16 اصل یادگیری که باید بدانید !

زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
زنگِ مشاوره

لطفاً

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»

یاد نگرفتن و نداشتن یک یا چند تا از مهارت های لازم برای زندگی و درس خواندن و … می تواند آسیب های زیادی را به ما وارد کند.از جمله موارد مهم این است که اعتماد بنفس ما را شدیداً پایین می آورد و خودتان بهتر می دانید که بدون اعتماد بنفس تقریباً به دست آورن هر موفقیتی غیر ممکن است و همچنین ما در داشتن یک سبک زندگی ایده آل ناموفق خواهیم بود و این موارد می تواند به شکست و سرخوردگی ما منجر شود. ما در این مقاله که خلاصه ای از کتاب 16 اصل یادگیری سریع و آسان نوشته محمود کریم زاده است ، به شما می آموزیم که چگونه به یادگیری سریع و آسان برسید.

این 16 اصل را در دفترچه ای یادداشت کنید و به تک تک آنها فکر کنید و به خاطر بسپارید.

اصل اول: باور داشتن به یادگیری یک مهارت

باور ها همیسه و همه جا حضور دارند و همیشه هم قدرتمند ترین هستند. باور ها شکل دهنده و تنظیم کننده رفتار ما انسان ها هستند. هرگاه باور داشته باشیم که می توانیم کاری را انجام دهیم روش انجام آن هم برای ما پیدا خواهد شد مثلاً شما دانش آموز کنکوری باور داری که می توانی در آزمون آزمایشی این هفته ریاضی را 90 درصد بزنی در حالی که قبلا فقط 50 درصد زده ای در اینجا مغزتان به شما انگیزه توانایی و انرژی لازم برای یادگیری آن را می دهد و برعکس عدم باور به توانایی خود برای یادگیری، شما را به سمت بی انگیزگی، ناتوانی و نداشتن انرژی برای یادگرفتن آن مهارت سوق می دهد.

پس بهترین راه برای اصل اول یادگیری، تقویت باور ها است. به خود بگویید « من می توانم »

اصل دوم:  داشتن آگاهی در مورد روند یادگیری و مراحل آن

قبل از هر چیزی باید بدانیم یادگیری چیست و چگونه اتفاق می افتد؟ باید بدانیم که کدام مرحله یادگیری سخت است و و بیشتر در کدام مرحله احتمال دارد مایوس شویم . مسلماً با شناختن مسیر یادگیری و شناختن موانع، راحت تر می توانیم با آنها کنار بیاییم.

برخلاف نظر اکثر افراد که فکر می کنند مسیر یادگیری تصاعدی است، اصلا این طور نیست؛ و فراز و نشیب های خاص خود را دارد. در اینجا به بررسی گام های یادگیری می پردازیم:

گام اول : ناتوانی نا آگاهانه

گام اول زمانی است که ما توانایی درصد بالای ریاضی را نداریم و البته نمی دانیم که این توانایی را نداریم. این بدترین مرحله است زیرا فکر می کنیم کارمان خوب است ولی اصلا اینطور نیست

گام دوم: ناتوانی آگاهانه

گام دوم زمانی است که ما توانایی درصد بالای ریاضی را نداریم اما خودمان متوجه آن هستیم. مثلا با زدن تست می فهمیم که خوب مطالب را فرا نگرفته ایم و در برخی مفاهیم مشکل داریم.

گام سوم: توانمندی آگاهانه

گام سوم زمانی است که ما توانایی درصد بالای ریاضی را بدست آورده ایم و به رفع مشکلات و نواقص یادگیری خود پرداخته ایم اما تمام رفتار ما آگاهانه است. یعنی باید تمرکز کنیم تا فلان فرمول را به خاطر بیاوریم یا فلان راه حل را با فکر کردن و مکث زیاد به یاد می آوریم.

گام چهارم: توانمندی ناآگاهانه

گام چهارم زمانی است که ما توانایی داریم که درصد ریاضی بالایی را به دست آوریم و آن را به حدی تمرین کرده ایم که بدون مکث وقتی سوال را می بینیم فرمول به ذهنمان می آید و نیازی به مکث نیست. در این حالت نیاز به تمرکز کمتری داریم.

پس با شناخت این گام های ارزشمند ، آموختیم که سطوح یادگیری چگونه هستند و اگر پیشرفت سریعی در کارمان ندیدیم می دانیم که این روند طبیعی است و جزو مسیر یادگیری است و به سادگی ناامید نمی شویم.

اصل سوم: شروع کردن با یک درس مورد علاقه

یادگیری را از درسی که واقعا دوستش دارید شروع کنید. ترجیحا از درس های ساده تر شروع کنید تا اعتماد به نفستان بالاتر رود و بعدا سراغ درس های دیگر بروید.

اصل چهارم: یک مهارت- یک زمان

قبل از هر چیزی توصیه پروفسور سمیعی را همیشه به یاد داشته باشیم:« تلاش کنیم که هیچوقت مغزمان را مغشوش نکنیم. دنیای امروزه شاید باعث شود حجم زیادی از اطلاعات در آن واحد وارد مغز شود اما باید بسیار مراقب بود که مسائل مختلف را وارد مغز نکنیم. چرا که این کار کیفیت ارتباط سلول های مغز را دچار اختلال می کند. به تمام افراد به ویژه جوان ها توصیه می کنم، ابتدا یک کار را به انتها برسانند و بعد سراغ مطالب دیگر بروند چرا که در غیر این صورت رفته رفته عملکرد مغز کاهش می یابد.»

منظور این است که در زمان کنکور فقط به یادگیری دروس بپردازید و به سراغ یادگیری کارهای دیگر نروید. مثلا در بین کنکوری ها دیده ام که در سال کنکور به سراغ ثبت نام کلاس موسیقی می روند چون شنیده اند موسیقی آرامش بخش است و می تواند به آرامش و کاهش اضطرابشان کمک کند! باید بگویم که این کاملاً غلط است این کار فقط باعث آشفتگی ذهن شما می شود. در سال کنکور تا حد امکان فعالیت های جانبی را کنار بگذارید.

اصل پنجم: تعریف سطح مهارت

بگذارید با ذکر مثالی به تفهمیم این اصل بپردازیم: مثلا من می خواهم روی درس خواندن تمرکز کنم چرا؟ چه چیزی از درس خواندن می خواهم؟ روی ریاضی تمرکز کرده ام چرا؟ چه درصدی از ریاضی می خواهم ؟

اصل مهمی می گوید: « مسئله یا مشکلی که به خوبی تعریف شده باشد، نصف آن حل شده است.» اگر ما اول برای خودمان تعریف کنیم که مثلاً چه درصدی از ریاضی می خواهیم مغز ما دقیقاً ما را به آن سطح می رساند.

اصل ششم: تقسیم کردن مهارت به قسمت های کوچک

فرض کنید می خواهید در درس ریاضی به تراز و درصد خوبی برسید. خب برای این هدف چه کارهایی لازم است؟ اولین کار یادگیری مفهومی ریاضی است و بعد می توانید فنون تستی این درس را یاد بگیرید. و بعد از آن با سوال های ساده شروع کنید و به تدریج به سمت تست های متوسط و سخت بروید. مثلا شما نباید بعد از یادگیری مفهومی به سراغ تست کنکورهای سال های گذشته بروید چرا که آمادگی این کار را ندارید. پس باید کارها را تقسیم کنید و اولویت بندی کرده و مرحله به مرحله پیش روید.

نکته مهم در این اصل این است که باید قسمت های مهم و قسمت هایی که برای ما مشکل تر است را شناسایی کنیم و آنها را بیشتر تمرین کنیم.

اصل هفتم: مشخص کردن پیش نیاز های هر مهارت

می دانیم که انجام هر کاری یک سری پیش نیاز های مخصوص به خود را دارد. مثلا برای یادگیری ریاضی دوازدهم شما نیاز به یادگیری ریاضی یازدهم دارید. برای حل مسائل نیاز به یادگیری مفهومی و فنون تست زنی دارید.

اصل هشتم: کنار گذاشتن موانع

سعی کنیم تا جای ممکن تمام موانع یادگیری را کنار بگذاریم . این موانع می توانند فیزیکی، محیطی یا عاطفی باشند. مثلا موقع درس خواندن به تست های نزده دیروز، یا به اتفاق روزهای قبل فکر نکنیم.

یکی ار موانع خیلی مهم، بد تمرین کردن است که بسیاری از افراد با این روبرو شده اند. تلاش کنیم که از همان ساعات اولیه تمرین، قسمت های مختلف را به درستی تمرین کنیم تا در آینده با مشکل مواجه نشویم.

متاسفانه مشکلی که زیاد در بین کنکوری ها دیده ایم یادگیری ناقص دروس و تست زنی با همین یادگیری ناقص است. سعی کنید مطالب را جوری بخوانید که انگار آخرین بار است که می توانید این مطالب را بخوانید و یادگیری کامل را به دفعات بعد موکول نکنید.

اصل نهم: اختصاص دادن زمان کافی

بهترین راهکار برای استفاده بهینه از وقت این است که وقت های پرت یا به اصطلاح مرده خود را در طول روز بشناسیم ؛ بهتر است از یک دفترچه کوچک استفاده کنیم و آن ها را بنویسیم ، تنها در این صورت متوجه می شویم که چقدر از وقتمان را بیهوده صرف می کنیم. اگر مقداری از این زمان هایی که برای ما استفاده ای ندارند را به خوبی شناسایی کنیم و همچنین فعالیت های بی ارزش مثل تلویزیون یا گشت زدن در شبکه های اجتماعی را قطع کنیم و یا مقدارش را خیلی خیلی کم کنیم و آن زمان ها را صرف یادگیری و درس خواندن کنیم خیلی در کارمان پیشرفت خواهیم کرد.

اصل دهم: بازخورد فوری بگیریم

بازخورد فوری یعنی اینکه بدانیم که مثلا درس ریاضی را تا چه حدی درست و اصولی تمرین می کنیم. راه های مختلفی برای بازخورد گرفتن است یکی از آن ها زدن تست و آزمون های آزمایشی است.

اصل یازدهم: زمان تمرین اولیه کوتاه

این اصل به این معنی است که نباید در روزهای اولیه که ما در روز های قبل از آن فقط دو ساعت درس می خواندیم 11 ساعت درس بخوانیم، چون به زودی خسته می شویم و انگیزه خود را از دست می دهیم پس به تدریج زمان مطالعه خود را افزایش دهید.

اصل دوازدهم:  استفاده از راه هایی متنوع برای یادگیری سریع تر

این اصل خیلی جالب است، مثلا برای فرمولی در درس ریاضی شما یک رمز عجیب و خنده دار استفاده می کنید این رمز باعث می شود که  هم هیچوقت فرمول را از یاد نبرید و هم با یادآوری آن شاد شوید.پس تلاش کنیم با تکنیک های خلاقانه درس خواندن را به یک بازی شاد تبدیل کنیم. البته نه اینکه تمام کتاب های درسیتان را رمز های خنده دار بگذارید

اصل سیزدهم: کامل گرا نباشیم

یکی از آفت های موفقیت و یادگیری هر مهارت کامل گرایی است به جای کامل گرایی روی کمیت و سرعت انجام مهارت تمرکز کنیم تا به سطح قابل قبولی برسیم. مثلا خیلی از داوطلبان با زدن یک تست اشتباه به کلی از خود ناامید می شوند و حتی درس را رها می کنند. باید بدانید که یادگیری هر مهارتی به تمرین درست و پایداری نیاز دارد .

اصل چهاردهم:  نترسیم و فقط انجام دهیم

خیلی از افراد از شروع کردن می ترسند و هیچوقت شروع نمی کنند. ترس آنها می تواند دلیل های مختلفی داشته باشد و به خاطر همین هیچوقت شروع نمی کنند. یک قانون خوب وجود دارد که می گوید: « اگر می بینید که از انجام یک کار یا یادگیری یک مهارت خاص زیاد طفره می روید و شروع نمی کنید، فقط به مدت 5 دقیقه انجام دهید و مطمئن باشید که بعد از 5 دقیقه هم ادامه می دهید.»

اصل پانزدهم: پیگیر کردن توسط یک دوست یا مشاور

تجربه ثابت کرده است که پیگیری دیگران که می تواند شامل دوست، مشاور با تجربه یا خانواده باشد تاثیر زیادی در پیشرفت داشته باشد. به شرطی که فردی که پیگیری می کند با تجربه باشد و شما را مایوس نکند.

اصل شانزدهم: آموزش به دیگران یا خود

برای یادگیری بیشتر می توانید مطالب را برای خودتان یا برای شاگردان فرضی توضیح دهید این کار باعث تثبیت مطالب در ذهن شما و شناخت نواقصتان می شود.

امیدواریم این مقاله برای شما داوطلبان کنکوری عزیز و دانش آموزان گرامی مفید بوده باشد. در صورتی که سوالی دارید می توانید کامنت بگذارید تیم مشاوره ما حتما پاسخگو خواهند بود.

 

نویسنده

نوشتهٔ پیشین
توصیه های رتبه های برتر کنکور سالهای گذشته به شما داوطلبان کنکور امسال!!
نوشتهٔ بعدی
چگونه خلاصه نویسی کنیم؟

مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست
× واتس آپ آزاده